Perdic | مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (401 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	long run U	مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	capacity cost U	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
	tax friction U	کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
	slutsky theorem U	براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
	expanding U	توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
	expand U	توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
	expands U	توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
	retardation U	[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
	intensive cultivation U	اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
	natural rate hypothesis U	هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	beta range U	حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
	capacitance bridge U	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	seed U	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
	seeds U	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
	second U	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
	seconded U	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
	seconds U	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
	seconding U	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
	brake specific fuel consumption U	مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
	half life period U	مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	tune U	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
	tunes U	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
	device U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	devices U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	reaganomics U	اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
	pareto optimality U	حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
	increasing cost industry U	حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
	generates U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generating U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generated U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generate U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	cold working U	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
	feedback U	اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
	machine address U	نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
	duble option U	خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
	pitches U	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
	pitch U	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
	sufficient U	مقدار کافی
	offset U	مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
	offsetting U	مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
	invitation U	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
	invitations U	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
	sufficiency U	قابلیت مقدار کافی
	dozes U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	dozed U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	dozing U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	doze U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	in short supply <idiom> U	نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
	chains U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	chain U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	texts U	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
	text U	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
	sequence U	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
	sequences U	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
	litotes U	کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
	damping vane U	پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
	processes U	انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
	process U	انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
	component U	1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
	components U	1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
	calendaring U	قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
	kerning U	کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
	Prices are rising ( falling ) . U	قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
	institutionalizing U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalize U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalises U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalising U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalizes U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	productive capacity U	فرفیت تولید
	production capacity U	فرفیت تولید
	to increase [to, by] U	افزایش یافتن [به مقدار]
	wait condition U	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
	wait state U	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
	credit squeeze U	کاهش مقدار اعتبار
	cost indexes U	ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
	okuns law U	براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
	tables U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabling U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	table U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabled U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	lasers U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	laser U	وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
	dat U	سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
	cut back U	کاهش ناگهانی تولید
	maximum permissible temperature rise U	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
	set U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	setting up U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	sets U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	accrual U	افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
	automation U	افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
	enquiry U	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
	increase of strain U	افزایش تغییر طول نسبی
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	available payload U	فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
	pay load U	فرفیت مفید وسیله نقلیه
	reduce U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	reduces U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	reducing U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	five fundamental economic questions U	چه مقدار تولید شود
	multiplier U	وسیله افزایش ماشین حساب
	revenue tax U	مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
	peripheral U	فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	precision U	استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
	multiple U	استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
	assignments U	عمل تغییر نوع یک مقدار
	assignment U	عمل تغییر نوع یک مقدار
	He has not enough experience for the position. U	برای اینکار تجربه کافی ندارد
	caught short <idiom> U	پول کافی برای پرداخت نداشتن
	end in itself <idiom> U	مکان کافی برای راحت بودن
	gains U	افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
	gain U	افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
	gained U	افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
	intelligence U	1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
	wage fund theory of wages U	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
	enhancement U	امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
	on easy street <idiom> U	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
	well-to-do <idiom> U	پول کافی برای امرار معاش کردن
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	windage U	کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
	planar U	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
	derived demand U	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
	connectivity U	توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
	throughput capacity U	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
	Is there enough time to change trains? U	آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
	subliminally U	غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
	subliminal U	غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
	make a living <idiom> U	پول کافی برای گذراندن زندگی بدست آوردن
	variable factors U	عوامل قابل تغییر تولید
	underfeed U	غذای غیر کافی خوردن یا دادن
	ferrous sulfate U	دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
	oem U	شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
	decrease U	کاهش دادن کاهش
	decreased U	کاهش دادن کاهش
	decreases U	کاهش دادن کاهش
	currents U	جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
	current U	جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
	pillow U	صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
	pillows U	صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
	generators U	وسیله تولید الکتریسیته
	generator U	وسیله تولید الکتریسیته
	foxer gear U	وسیله تولید صدا
	employment gap U	مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
	kilos U	واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
	kilo U	واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	communication U	مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
	truncating U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncates U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncated U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncate U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	matrix U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	matrixes U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	Kaleida Labs U	شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
	turnaround time U	زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
	smokey the bear U	وسیله تولید کننده دود
	colony U	موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
	phoneme U	برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
	economic of scale U	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
	kilo U	اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
	charges U	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
	kilos U	اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
	charge U	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
	Kbps U	اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
	defined U	1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
	define U	1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
	defines U	1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
	defining U	1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	techniques U	فنون انجام کار یا تولید وسیله
	punch U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	punches U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	technique U	فنون انجام کار یا تولید وسیله
	punched U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	anta U	[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
	voltages U	وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
	alternating current U	جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
	bitmap U	تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند
	voltage U	وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
	optimize U	کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
	plug compatible U	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
	smokey the bear U	وسیله تولید پرده دود در هلی کوپتر
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	component change order U	دستور تغییر قطعات یک وسیله
	income elasticity of demand U	تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
	liquidity preference theory U	براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
	bandwidth U	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
	softer U	کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
	softest U	کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
	soft U	کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
	correction for attenuation U	اصلاح برای کاهش
	defaults U	عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد